خلاصه تاریخ شش قرن ایران و جهان ؛ احمد یغما - بخش دوم
منبع - وبلاگ نکته ها و گفته ها
1513میلادی / 892 هجری شمسی
هنگامی که پرتغالی ها با علاقه کامل به کشف سواحل آفریقا و آسیا مشغول بودند، اسپانیائی ها متوجه مغرب شده اقدامات کریستف کلمب را تعقیب کردند: بالبوئا تنگه پاناما و اقیانوس کبیر را در همین سال و دیگر کاشفان، مکزیک، فلورید و ریودولاپلاتا را کشف نمودند. گذشته از این ملت های دیگری هم در این راه قدم گذاشتند. انگلیسی ها به لابرادور و فرانسویان به کانادا رسیدند. یکی از دریانوردان ایتالیائی به نام «آمریگو وسپوچی» به دستور دولت اسپانیا و پرتغال چهار سفر کرد و امریکا به نام او نامگذاری شد، چون کریستف کلمب متوجه نشده بود که این سرزمین، خشکی تازه ایست و دنباله آسیا نمی باشد.[1]...........
1514 میلادی / 893 هجری شمسی
در این سال فرانسویان به لمباردی آمده با سویسی ها مواجه شدند و از آنها شکست خوردند؛ سویسی ها وارد فرانسه شده دیژون را محاصره کردند. اما عهد نامه صلح بین دو کشور بسته شد. لوئی دوازدهم که هنوز خیال انتقام از سر بدر نکرده بود در سال 1514 در گذشت. اشتباه او این بود که فرانسه را دوباره به جنگ های پر خرج و بی فایده کشانید لیکن پادشاهی خوب به شمار می رفت. وی متصرفات خود را به خوبی اداره می کرد و فردی صرفه جو و حامی هنر و کشاورزی بود.
1514 میلادی / 893 هجری شمسی
یک کشتی پرتغالی وارد آبهای کانتون شد و سرنشینان آن پیاده گشتند. نخستین بار بود که پای سوداگران اروپایی بر خاک چین نهاده می شد.از این تاریخ، کشور افسانه ای چین برای استعمار حریص اروپایی کشف تاره ای می گردد. بدین ترتیب پرتغالیها در سال 1537م در ماکائو مستقر می شوند و در سال 1544 در اموی ( Amoy) استقرار می یابند. انگلیسیها نیز کشتیهای خود را در سال 1637 به کانتن می فرستند و روسها در سال 1619 عازم دست اندازی به چین می گردند.[2]
1514 میلادی/ 893 هجری شمسی
در 23 اوت 1514/ دوم رجب 920: سلطان سلیم اول... سیاست خارجی ترکیه را تغییر داد. ترکیه در سراسر سده پانزدهم با دولت های شبه جزیره بالکان و همچنین «مجارستان» و «ونیز» و دیگر دول اروپایی در جنگ بود و قصد داشت ممالک مزبور را فتح کند. سلطان سلیم اول، نقشه فتح آسیای مقدم را کشید و مقدمات لشکر کشی به سوی ایران را تحت شعار دفاع از مذهب حقه سنی علیه شیعیان «بد دین» فراهم آورد. نخست پشت جبهه خویش را به وسیله کشتار چهل هزار شیعه فعال آسیای صغیر، پاک کرد و سپس علیه دولت صفوی وارد جنگ شد. لشکریان ترک در آن زمان مقادیر کثیری توپ داشتند که قزلباشان فاقد آن بودند. و ترکان قزلباش را در جلگه چالدران (آذربایجان ایران) شکست سختی دادند. (23 اوت سال 1514م./ 920ق.)... سلطان تبریز را اشغال کرد، ولی به سبب شورش ینی چری ها، که عناصر متمایل به شیعه در میان آنان زیاد بود، نتوانست از پیروزی خود بهره گیرد.[3] تاثیر آنی شکست صفویه در جنگ چالدران از دست رفتن ناحیه دیاربکر بود که در 17ـ1516م/922ق، به امپراتوری عثمانی ضمیمه شد. همچنین عثمانیان سلسله ی ذوالقدر در مرعش و البستان را منقرض کردند و آن مناطق نیز ضمیمه ی امپراتوری آنها شد.[4] تاثیر مهم این جنگ اثر روانی و منفی آن بر روی خود شاه و نگاه قزلباشان به وی به عنوان یک فرد غیر الوهی بود.
1515 میلادی / 894 هجری شمسی
در فرانسه بعد از لوئی دوازدهم که بدون فرزند از دنیا رفت، پسر عمش فرانسوای اول به تخت سلطنت نشست وی در تعقیب نقشه های لوئی دوازدهم در سال 1515م، وارد ایتالیا شد و به میلانه حمله برد، اهالی از سویسی ها کمک خواستند. در جنگ خونینی که میان طرفین در مارین یان[5] در گرفت و دو روز طول کشید، سویسی ها در نتیجة قدرت توپخانه فرانسه و کمک ونیزی ها که متحد فرانسه بودند، شکست خوردند. فرانسوای اول، میلانه را گرفت و با سویسی ها صلح کرد.[6]
1515 میلادی / 894 هجری شمسی/920 هجری قمری
آلفونس آلبوکرک فرمانده ناوگان پرتغال، در این سال با شاه اسماعیل معاهده ای منعقد کرد که تبعیت حاکم هرمز را از پرتغال تصدیق می کرد همچنین به موجب آن پرتغالیها تعهد کردند شاه را در بازپس گیری جزایر بحرین از سلسله جبرید کمک کنند، همچنین با ایران علیه دولت عثمانی متحد شوند، و در سرکوب شورش یکی از قبایل بلوچ در مکران به ایران یاری رسانند. چند سال بعد پرتغالی ها جزایر بحرین را اشغال کردند اما به جای تحویل آن به ایران مدت هشتاد سال در تملک خود نگاه داشتند.
1524 میلادی/ 903 هجری شمسی
در23 مه 1524 /19 رجب 930 شاه اسماعیل مؤسس دولت صفویه، درگذشت و در آرامگاه خانوادگی در اردبیل به خاک سپرده شد. طهماسب، بزرگترین پسر وی که تنها ده سال و سه ماه داشت به جای پدر بر تخت نشست. قزلباشها به سرعت از این وضع برای برگرداندن روندی که در جهت واگذاری سهم بیشتری در اداره ی کشور به ایرانیان وجود داشت استفاده کردند و زمام دولت را به دست گرفتند و برای یک دهه قدرت شاه را تصاحب نمودند.
1525 میلادی/ 904 هجری شمسی
تفنگ چخماقی در این سال ساخته شد. چهل سال بعد یعنی در سال 1565 مدادهای مغز سربی ساخته شد. در بین این سالها کشتی پره دار نیز در سال 1534 تهیه گردید.
1526 میلادی / 932 هجری قمری/ 905 هجری شمسی
در این سال، ظهیرالدین بابرـ متحد قبلی شاه اسماعیل ـ سرانجام بعد از قندهار، دهلی و اکرا را تسخیر کرد و امپراتوری مغول را در هند بنیان گذارد. در همین سال جنگ داخلی در ایران بین جناحهای رقیب در نزدیکی سلطانیه در آذربایجان و سپس در اردبیل درگرفت. جنگ داخلی صدمات زیادی به کشور زد «جامعه نظم و ترتیب نداشت و سردرگمی کشور را تجزیه کرده بود.»[7] ازبکان از فرصت استفاده کرده طوس و استرآباد را تسخیر کردند و به خراسان حمله نمودند. و شهر هرات را نیز که در مرز شمال شرقی ایران قرار داشت محاصره کردند. جنگ داخلی تا تابستان 1528م/934ق ادامه داشت. که دوسال بعد نیز جنگ بین دو جناح متحد شاه یعنی تکه لوها و شاملوها آغاز گردید.
1533 تا1553 میلادی/ 912 تا 932 هجری شمسی/40-939 تا960 هجری قمری
در بین این سالها چهار تهاجم عمده از سوی عثمانیان به ایران صورت گرفت. که طی آن توانستند اراضی زیادی را از ایران به چنگ آورند.
1536 تا 1555
در سال 1536، یک فرانسوی هاوانا را غارت کرد. سال بعد سانتیاگو دو کوبا به همان سرنوشت دچار شد. در سال 1554، فرانسویان بار دیگر به سانتیاگو دو کوبا حمله کردند و هشتاد هزار دلار به تاراج بردند. در سال 1555 یک دزد دریایی دیگر فرانسوی هاوانا را گرفت و آنجا را غارت کرد و به آتش کشید.
1540 تا1553 / 919 تا 932هجری شمسی / 7-946 ـ 960 هجری قمری
بین این سالها شاه طهماسب چهار لشکر کشی به قفقاز کرد. و اسیران گرجی، چرکس و ارمنی بسیاری به ایران آورد که اکثر آنها را کودکان و زنان تشکیل می دادند. ورود این گروه نژادی جدید به ویژه دختران زیبا رویشان به حرم سلطنتی تغییر عمیقی در طبیعت جامعه صفوی پدید آورد و تاثیرات عمیقی بر نهادهای نظامی و سیاسی کشور نهاد.
1550 میلادی/ 929 هجری شمسی
طی این سالها در انگلستان کمبود شدید سرمایه وجود داشت.
1553 میلادی/ 932 هجری شمسی
کمپانی فرصتهای تجاری انگلیس دریانوردی را به نام ریچارد چانسلر روانه آبهای آزاد کردند او پس از گم شدن، به دریای سفید رسید و به مسکو رفت و با تزار رابطه تجاری برقرار نمود.
1554میلادی/ 933 هجری شمسی
حسب توافق ریچارد چانسلر با ایوان چهارم ـ تزار روسیه ـ در لندن کمپانی مسکوی تاسیس شد.
1555 میلادی / 934 هجری شمسی /962 هجری قمری
در این سال پیمان صلح در آماسیه بین ایران و دولت عثمانی امضاء شد. مفاد این پیمان آن زمان برای ایران نامساعد نبود.[8] مهمتر آنکه ایران از حملات عثمانی آسودگی خاطرپیدا کرد. این پیمان سی سال پابرجا ماند.
1562 میلادی / 941 هجری شمسی
در این سال کاتولیک ها به رهبری دوک دوگیز بسیاری از پروستان ها را در واسی (کشور فرانسه) به قتل رساندند و این اقدام بمنزله اعلام نخستین جنگ مذهبی بود. سال بعد معاهده صلحی میان دو طرف بسته شد و بموجب آن معاهده پروتستان ها را در اجرای مراسم مذهبی، در نقاطی که تا آن زمان مستقر شده بودند، آزاد گذاشتند.
1577 تا 1580 میلادی / 956 تا 959 هجری شمسی
نخستین راهزنی دریایی «کاپیتان دریک» در سالهای فوق با سرمایه ای به مبلغ پنج هزار پوند انجام شد که ملکه الیزابت نیز در آن شریک بود، این راه زنی دست کم ششصد هزار پوند سود داشت که نیمی از آن نصیب ملکه انگلیس شد. تخمین زده می شود که راهزنان در اثنای حکومت الیزابت نزدیک به 12 میلیون پوند به انگلستان وارد کردند[9].
1576 میلادی/ 955 هجری شمسی/984 هجری قمری
شاه طهماسب صفوی در این سال درگذشت. و پسرش اسماعیل (دوم) که از بیست سال قبل به دستور وی زندانی شده بود در 22 اوت همین سال با حمایت یک جناح از قزلباشاها برتخت نشست. وی در این زمان 40 سال داشت و همانند پدرش از ترس حملات عثمانیان، قزوین را به پایتختی انتخاب نمود. وی در اقدامات اولیه خود با این تز که: «خیمه های شاهی را با ریسمانهای قدیمی نمی توان برپا داشت» نزدیکان پدرش را از بین برد و پنج تن از برادرانش و چهار شاهزاده دیگر صفوی را به قتل رسانید و یا کور کرد. قزلباشان که وی را فرد غیر مؤمن و معتاد به تریاک دریافتند تصمیم به قتلش گرفتند و لذا تریاک وی را به زهر آلوده کرده و در 24 نوامبر 1557/ 13 رمضان 985 یعنی کمی بیشتر از یکسال سلطنتش به زندگی وی خاتمه دادند.
1578 میلادی / 957 هجری شمسی/ 985 هجری قمری
بعد از اسماعیل دوم، برادر بزرگ وی به نام محمد خدابنده که از نظر قدرت بینایی بسیار ضعیف بود و یکی از دلایلی که عده ای از قزلباشان پیش از آن مخالف سلطنت وی شده بودند همین نکته بود، به سلطنت رسید. وی که جان سالم از تصفیه های خونین برادرش بدر برده بود، در 11 یا 13 فوریه 1578/ 3 یا 5 ذیحجه 985 بر تخت نشست و عنوان محمد شاه بر خود نهاد. محمد شاه سه پسر به نام های حمزه، ابوطالب و عباس داشت. وی خزانه کشور را با گشاده دستی شاهانه خالی کرد. « برداشت کلی جهان خارج، از اداره مملکت به دست سلطان محمدشاه و ملکه اش مهدعلیا ـ که از هواداران تاجیک ها و مخالفین قزلباش ها به شمار می رفت ـ حاکی از ضعف و تفرقه در داخل کشور بود.»[10] لذا ازبکان خراسان را مورد تاخت و تاز قرار دادند و در غرب عثمانیان به اتفاق برخی سرکردگان کرد در استحکامات صفویه در آذربایجان نفوذ کردند.
انتشار و یا استفاده از مطالب این وبلاگ فقط با درج منابع و نام مولف و آدرس وبلاگ بلامانع است
1580 تا 1640 میلادی / 959 تا 1019 هجری شمسی
طی این سالیان اسپانیا، پرتغال را به خاک خود ملحق ساخت و بر آن فرمان راند. تا اینکه در انقلاب ملی 1640 پرتغال دوباره آزاد شد.
1583 میلادی/ 962 هجری شمسی
در این سال نیوفاوندلند به مستعمره انگلیس درآمد. این استعمار تحت عنوان «ماموریت متمدن سازی مناسبات اخلاقی و تجاری» صورت گرفت.
1585 میلادی/ 964 هجری شمسی
در این سال جنگ انگلیس و اسپانیا آغاز شد که بیست سال به درازا کشید (رجوع شود به 1588)
1585 میلادی/964 هجری شمسی /993 هجری قمری
در این سال عثمانیان تبریز را اشغال کردند. و بیست سال این سرزمین را در تصرف خود نگاه داشتند.
1587ـ 1588 میلادی/ 966ـ 967 هجری شمسی
به دنبال کشته شدن حمزه میرزا ( پسر ارشد محمد شاه) که در 6 دسامبر 1586 هنگام لشکرکشی در قراباغ به نحو مرموزی اتفاق افتاد. تهاجم عظیم ازبکان به خراسان ، «مرشد قلی خان »[11] را بر آن داشت که در قزوین به نفع عباس (پسر شاه) دست به کودتا بزند. مردم قزوین از عباس حمایت کرده و در اول اکتبر 1588/ 20 ذیقعده 996 سلطان محمدشاه تاج و تخت پادشاهی را به پسرش تسلیم کرد. آنگاه عباس با نام شاه عباس اول تاج بر سر نهاد.
1588 میلادی/ 967 هجری شمسی
درجنگی که بین انگلیس و اسپانیا از سال 1585م شروع شده بود. در این سال ناوگان دریایی اسپانیا به نام آرمادا از نیروی دریایی انگلیس شکست خورد، این سرآغازی شد بر تحقق رویای یکصد ساله انگلیسی مشارکت در تجارت شکوفای شرق. بعد از این شکست «فلیپ» پادشاه اسپانیا به هر وسیله ای برای اخذ پول درداخل و خارج اسپانیا دست زد تا اینکه مردم آن کشور به گدایی افتادند.
1589 میلادی/ 968 هجری شمسی
در فوریه این سال یعنی ربیع الاول ـ ربیع الاخر 997 هرات بعد از دفاعی قهرمانانه که نه ماه به طول انجامید، سر انجام به دست ازبکان افتاد. و آنان به سوی مشهد و سرخس پیش تاختند. در غرب، کلیه تلاش ها برای بیرون کردن افراد پادگان عثمانی از تبریز به شکست انجامید. «زمانه فرمانروایی قدرتمند و زیرک را طلب می کرد؛ از بخت خوش دولت صفوی و در واقع از بخت خوش ایران، عباس هفده ساله چنین کسی بود.»[12] شاه عباس کبیر که باز پس گیری سرزمین های تحت اشغال عثمانی را در اولویت سوم اموراتش قرار داده بود، و با این دیدگاه که در جبهه شرقی وضع تهاجمی بگیرد. در 90ـ1589م / 998 هجری قمری، به امضاء پیمان صلح با عثمانیان دست زد که طی آن آذربایجان، قراباغ، گنجه، قراجه داغ، و بخشهایی از گرجستان، لرستان و کردستان، به دشمن واگذار گردید. و این نشاندهنده ضعف موقعیت عباس هنگام رسیدن به سلطنت بود.
[1] تاریخ جهانی. ش. دولاندلن، ترجمه دکتر احمد بهنمش. انتشارات دانشگاه تهران. ج دوم ، 1370 ص3
[2] کارنامه سفر چین.محمد علی اسلامی ندوشن.مؤسسه انتشارات امیر کبیر .چ اول ص467
[3] ن.و. پیگولوسکایا و دیگران، تاریخ ایران از دوران باستان تا پایان سده هیجدهم، ترجمه کریم کشاورز، تهران : مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، 1349، ج2، صص 472- 473.
[4] ایران عصر صفوی: راجر سیوری ترجمه: کامبیز عزیزی. نشر مرکز، چ اول 1372، ص 44
[5] Marijnan
[6] تاریخ جهانی. ش. دولاندلن، ترجمه دکتر احمد بهنمش. انتشارات دانشگاه تهران. ج دوم ، 1370 ص40
[7] Savory. Principal. p.68
[8] ایران عصر صفوی ... ص62
[9] ارنست ماندل. علم اقتصاد، ترجمه هوشنگ وزیری. ص114
[10] ایران عصر صفوی ... ص69
[11] وی به دلیل اینکه با اقدامات خود شاه عباس را به سلطنت رسانید به «استاجلوی تاجبخش» ملقب گردید.
[12] ایران عصر صفوی ... ص 73
- ۹۴/۰۶/۰۳