وضعیت وتاریخچه روابط عمومی درایران
مقاله : مدیران بدانند روابط عمومی ها بخوانند فردا دیر است" علیرضا یعقوبی
ماهنامه علمی تخصصی انجمن روابط عمومی ایران شماره ۵۴ مهر وآبان ۱۳۸۶
در حقیقت روابط عمومی در جوامع آمریکایی و اروپایی از دل نیازهای حیاتی و استراتژیک آن جوامع متولد شد و همین نیاز به روابط عمومی باعث شد که روز به روز به اهمیت این نهال نوپا در آنجا افزوده شود .
تجربه بسیار موفق روابط عمومی در زمینه فروش ، تبلیغ ، بازرگانی و تجارت وبازاریابی کمک های فراوانی به جامعه صنعتی و درحال پیشرفت آن دیار ارزانی داشت .
این تجربیات موفق با رونق روز افزون تکنولوژهای جدیدتر ارتباطی و به ویژه پیدایش صنعت چاپ توسط ( گوتنبرگ ) در آلمان و همچنین پیدایش روزنامه های ارزان قیمت توانست تکنیک ها و شیوه های برقراری ارتباط را در روابط عمومی ها متحول سازد و روابط عمومی را وارد حوزه های دیگر زندگی همچون فرهنگ ، هنرو بالاخره سیاست کند به طوری که امروزه اهمیت روابط عمومی و نقش و جایگاه آن بر هیچ کسی پوشیده نیست .( مولانا، حمید ،سیر ارتباطات اجتمایی در ایران،دانشکده ارتباطات اجتمایی،1358)
امروزاهمیت روابط عمومی در غرب به درستی درک شده و باعث شده است تا نقش و جایگاه روابط عمومی دراین جوامع نهادینه شود بطوریکه در آنجا قبل از تاسیس فونداسیون اصلی یک سازمان ، اداره روابط عمومی آن تاسیس شده وشروع به فعالیت می کند ....
به عبارت دیگر اداره روابط عمومی در آنجا اولین اداره است که در درون یک سازمان قبل از تاسیس واحد های دیگر سازمان با هدف زمینه سازی ، بسترسازی ، و فرهنگ سازی برای محصولات ، کالاها و خدماتی که آن سازمان درآینده می خواهد به شهروندان عرضه کنند، ایجاد می شود تا متولی برقراری روابط مردم وافکار عمومی با مدیران وکارکنان سازمان و بلعکس باشد .
این رشد سریع روابط عمومی باعث شد تا روابط عمومی ها وارد محافل آکادمیک و دانشگاههای معتبر دنیا بشود و بیش از پیش براهمیت آن افزوده شود تا حدی که امروزه تمام موفقیت های یک سازمان را می شود مدیون تلاش های یک مدیر روابط عمومی موفق دانست و نکته مهمتر آنکه میزان موفقیت یک سازمان رابطه بسیار مستقیم و تنگاتنگی با موفقیت روابط عمومی و مدیر آن دارد به نحوی که یکی از معیار های مهم مدیران اجرایی برای توفیق در رسیدن به اهداف سازمانی داشتن یک مدیر توانای روابط عمومی و استراتژی ارتباطی است(بصیریان راد ، محمد ، روابط عمومی توانمند ، انجمن روابط عمومی استان کرمان،1381) .
علاوه برآن اعطای بیشترین حقوق به مدیران روابط عمومی در غرب واستخدام تحصیل کردگان موفق رشته های ارتباطات اجتماعی خود مبین این نکته است که روابط عمومی بعنوان یکی از عالی ترین پایگاه های اجتماعی در بین اقشار مختلف در غرب شناخته می شود .
حال این بماند که وضعیت داخلی این ادارات در آنجا به لحاظ برخورداری از امکانات و تجهیزات شکیل ترین ، منظم ترین و مدرن ترین جایگاه درون یک اداره محسوب می شود زیرا منظم بودن ، شکیل بودن واستفاده از تجهیزات وامکانات مدرن یکی از ابزارهای مهم روابط عمومی در جذب مشارکت بیشتر مردم وافکار عمومی درراستای پیشبرد اهداف است.
وضعیت وتاریخچه روابط عمومی درایران
اما وضعیت روابط عمومی د رایران بنا برشواهد موجود برعکس غرب است ، روابط عمومی در ایران از قدمتی درحدود 56 سال برخورد دار است در حالی که روابط عمومی در غرب از قدمتی بالغ بر 106 سال برخوردار است .بنابر این علاوه بر موانع و مشکلات موجود(صحفی ،سید محمد،مدیریت مطبوعات ،تهران، روزنه ،1384)، به لحاظ تاریخی روابط عمومی در ایران نسبت به غرب 56 سال دچار عقب افتادگی است.
اولین واحد روابط عمومی در ایران در سال 1330 هجری شمسی توسط فقید سعید پرفسور حمید نطقی که امروزه در ایران از وی بعنوان« پدر روابط عمومی» یاد می شود در شرکت نفت ایران پابه گذاری شد و به این صورت پایه به عرصه حیات اجتماعی درایران گذاشت( محمد پور ، مجید، روابط عمومی ستون خیمه سازمان ، قم ، حدیث امروز،1381).
امروزه روابط عمومی شرکت نفت ایران به عنوان یکی از پیشگامان استفاده از هنر روابط عمومی یا همان« هنر هشتم» محسوب میشود ودرطول تاریخ روابط عمومی نقش و سهم بسزایی در رشد و شکوفایی این علم در ایران بر عهده داشته است. اما از آنجایی که عمر 56 ساله روابط عمومی در ایران به اندازه یک دهه از سالهای آغازین تاسیس روابط عمومی در غرب باعث رشد و تعالی این هنر در جامعه ایران نبوده است .
علاوه بر آن بعلت دولتی بودن و رشد و نمو این هنر نو پا در ایران و آنهم در دامن دلارهای نفتی و نه بر حسب نیازهای واقعی جامعه ؛ این فرزند تازه متولد شده توفیق چندانی در پاسخگویی به نیازهای عظیم مخاطبان و اقناع افکار عمومی در رابطه با حوزههای مختلف زندگی اجتماعی در ایران نداشته است.
اگر چه دیگر حوزه های زندگی اجتماعی همچون صنعت, کشاورزی, اقتصاد, خدمات و حتی سیاست نیز در ایران متأثر از دلارهای نفتی است, لذا نه تنها در این زمینه پیشرفتی حاصل نشده است بلکه خلاقیت, تفکر و اندیشه را نیز ازنیروهای انسانی روابط عمومی ها سلب کرده است. به نحوی که روابط عمومی ها لزومی درا قناع افکار عمومی احساس نمیکنند و بله قربان گوی صرف مدیران ارشد سازمان بشمار میروند.و از آنجا که هر مسئله ای در کشورهای جهان سوم و توسعه آن که ریشه در دلارهای نفتی دارد رفته رفته استقلال و حقانیت خود را از دست میدهد و احساسات لطیف انسانهای هشیار را گمراه میکند؛ بایستی اذعان داشت متاسفانه این مساله وسیاست زدگی بیش از حد همه امور در ایران یکی از عوامل اصلی رکود روابط عمومی به شمار می رود . تا جایی که گاهی اوقات انسان آرزو میکند که ای کاش ما هم نظیر بسیاری از کشورهایی که از نعمت خدادادی نفت محروم هستند، محروم بودیم تا با بضاعت کمتر و قدری فشار بر قوه تخیل و تفکر خویش میتوانستیم به تکنولوژی و توسعه دست پیدا کنیم. اما چه کنیم که این خواسته بسیاری از اندیشمندان ایرانی یعنی آمال «اقتصاد بدون نفت» هرگز تاکنون میسر نشده است و این سرمایه ملی بر خلاف عقیده رایج بین اقتصاددانان مبنی بر آن که سرمایه زایش دارد, نه تنها در ایران زایشی نداشته است بلکه متأسفانه بخش عمده آن خرج هزینه های جاری کشور می شود. بطوری که دربرخی کشور های جهان سوم اگر یک روز قیمت نفت از حد معمول خود پایینتر برود امکان تغییر سیاستهای اجرایی دراینگونه کشورها و حتی امکان تغییر نظامهای حکومتی نیز در سایه سقوط قیمت نفت وجود دارد.(مولانا،حمید،جریان بین المللی اخبار و اطلاعات،سروش).
روابط عمومی در قبل از انقلاب
وضعیت روابط عمومی در قبل از انقلاب حکایت از آن دارد که دولتمردان سابق از روابط عمومی بیشتر بعنوان ابزاری در جهت تحقق اهداف و مطامع شخصی و اهداف و مطامع دولتهای استعمارگر استفاده میکردند و از هدف اصلی روابط عمومی یعنی حکومت بر قلبها غافل ماندند؛ به طوری که همین مسئله به پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) در 22 بهمن سال 1357 و سقوط رژیم شاه انجامید.
پس از انقلاب اسلامی نیز بعلت وقوع هشت سال جنگ تحمیلی، روابط عمومی ها درگیر تبلیغات جنگ و عوارض آن شدند و فرصت رشد و نمو پیدا نکردند(بصیریان راد ، محمد ، روابط عمومی توانمند ، انجمن روابط عمومی استان کرمان،1381) اگر چه که در دوران رژیم طاغوت, ایادی محمد رضا پهلوی روابط عمومی را به منظور اعمال سلطه بیشتر بر مردم مظلوم ایران وارد محافل دانشگاهی نیز کردند و دانشکدهای تحت عنوان دانشکده ارتباطات اجتماعی تاسیس کردند ولی نتوانستند از آن استفاده درستی بنمایند.
پس از پیروزی انقلاب نیز به دلایل جنگ و خسارات ناشی از آن نیز روابط عمومی در یک برهه ای از تاریخ معاصر ایران مورد بی مهری قرار گرفته واین رشته تحصیلی برای مدت 10 سال تعطیل شد که تعطیلی همین چند سال لطمات زیادی را بر پیکره سازمانها و نهادهای دولتی وارد ساخت و عملاً پس از انقلاب نیز روابط عمومی به بیراهه رفت و به جای آن که بیشتر در خدمت افکار عمومی باشد تحت تأثیر مدیریتهای سنتی و اپیدمی پنهان کاری مدیران این هنر نوپا به پستو رانده شد و جایگاه روابط عمومی را در حد یک اداره روابط خصوصی(محمد پور ، مجید، روابط عمومی ستون خیمه سازمان ، قم ، حدیث امروز،1381) و سرپوش گذاشتن بر عملکردهای غیر منطقی مدیران تنزل داد بطوری که امروزه هر کارمندی که در هیچ کجای اداره یا سازمانی جایگاهی ندارد و هیچ مدیری بر آن کارمند نمیتواند کنترل داشته باشد به سوی روابط عمومی یا اداره امور اموات و ولادات هدایت شده و غالباً با تملق وچاپلوسی در حد جارچی مدیران یا بهتراست بگوییم مدیر اداره روابط خصوصی عمل می کنند.
اگر واقعا نگاهی منصفانه به وضعیت روابط عمومی های ادارات در ایران بیندازیم عمده فعالیت آنها از تراکت و پلاکارد چسباندن تجاوز نمیکند. این برخورد با روابط عمومی ناشی از عدم به کارگیری متخصصین ارتباطات و تضعیف بدنه کارشناسی روابط عمومیها با گماردن افراد غیر متخصص چه در سطح مدیریت و چه در سطح کارشناسی و کمک کارشناس بروز میکند.
با این وجود نمیخواهیم زحمت مدیران و کارشناسان لایق و کاردان شاغل در روابط عمومیها را زیر سوال ببریم و هدفمان صرفاً بیان این مطالب نبوده است که اسائه ادبی به این قشر زحمت کش روابط عمومی ها بشود ،زیراافرادی هستند در ادارات و نهادهای دولتی که با عشق و علاقه کار میکنند و حتی از زندگی خود برای اعتلای بیشتر روابط عمومی ها مایه می گذارندکه متاسفانه علیرغم آنکه واقعا عاشق کار خود هستند وشب و روز از پا نمی شناسند؛ همین عده هم در روابط عمومی ها تحت تأثیر نگاه سنتی وسیاست زدگی مدیران ارشد سازمانها و نهادهای دولتی در این دنیا جایگاه و بهره ای ندارند.
شاید بیان این مطلب تلنگری به این سخن باشد که خلایق هر چه لایق. گذشته از این وضعیت غیر قابل قبول در روابط عمومیهای پس از انقلاب جمهوری اسلامی ایران ، این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که دولت های پس از انقلاب هم تلاش هایی برای اعتلای روابط عمومی ها از خود نشان داده اند که در خور توجه است.
صدور اولین بخشنامه(شماره33790 تاریخ16/04/1364) در خصوص روابط عمومی که توسط میر حسین موسوی نخست وزیروقت جمهوری اسلامی ایران ابلاغ شده و همچنین مصوبه شورای عالی سیاستگذاری تبلیغات دولت که با امضای دکترحسن حبیبی معاون اول ریس جمهوری وقت ایران (شماره24313 تاریخ06/04/1374) به دستگاههای اجرایی دولتی ابلاغ شده ، تلاش هایی که در دوران ریاست جمهوری خاتمی و وزارت عطاءالله مهاجرانی برکرسی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی خاتمی انجام شده مجموعا روزنه امیدی بر کالبد نیمه جان روابط عمومی آن هم تحت تأثیر اندیشه های اعضای برجسته انجمن روابط عمومی ایران بود که در واقع تنها تشکل غیر دولتی با قدمت روابط عمومی در ایران است.
علی الخصوص تلاشهایی که در دوران مدیر کلی میرزا بابا مطهری نژاد بر کرسی مدیر کلی وزارت پست ومخابرات و روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شد در حقیقت بخشیدن جانی تازه بر پیکر نحیف روابط عمومی در ایران پس از انقلاب تلقی می شود . وبایستی گفت تا به امروز فعالیت های مهمی از ناحیه این اشخاص در حوزه روابط عمومی صورت گرفته و خدمات شایانی از این طریق به نظام اداری ایران شده است.البته این تلاش ها غیر از خدماتی ا ست که چهره ای علمی وتجربی ومحافل آکادمیک کشور در این خصوص از خود نشان داده اند چرا که ما را در این مقال کوتاه راهی بجز گریز از آن نیست.ولی بد نیست اشاره ای هر چند گذرا به روند سیر مطالعات ارتباطی در ایران داشته باشیم.
همان طوری که می دانید امروزه علاوه بر دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان قدیمی ترین دانشگاه در زمینه ارتباطات, دانشگاه های دیگری همچون دانشگاه تهران, دانشگاه آزاد, علمی کاربردی؛ امام صادق(ع), خبرو دانشکده صدا و سیما نیر به تربیت متخصصین ارتباطات در مقاطع کاردانی, کارشناسی, کارشناسی ارشد و حتی دکترا در گرایشهای مختلف ارتباطات اعم از روابط عمومی ، روزنامه نگاری ، تحقیق در ارتباطات, امور فرهنگی, مدیریت رسانه, تبلیغات بارزگانی, تولید, تهیه کنندگی و خبرنگاری میپردازند و پیش بینی میشود در حال حاضر بیش ازیک صد هزار نفر در واحدهای مختلف روابط عمومی در کشور مشغول به فعالیت باشند که از این تعداد فقط عده اندکی متخصص و تحصیلکرده ارتباطات هستند.
علاوه بر آن با روی کار آمدن دولت اصلاحات در دوم خرداد 76 ودر ایران علاوه بر« انجمن روابط عمومی ایران» تشکلهای دیگر غیر دولتی همچون« انجمن متخصصین روابط عمومی» و «جمعیت متخصصان روابط عمومی»و«موئسسه کارگزار روابط عمومی»؛ انجمنهای روابط عمومی در استانهای مازندران, کرمان, اصفهان و برخی استانهای دیگر ایجاد و تأسیس شدند.
اضافه بر آنها در بخش دولتی و در دولت خاتمی شورایی در وزارت کشور و استانداریهای سراسر کشور متشکل از کلیه مسؤلین ادارات روابط عمومی سازمانها ونهادهای دولتی تحت عنوان شورای هماهنگی روابط عمومی با دو عضو انتصابی که رئیس آن رئیس روابط عمومی استانداری ها و دبیر آن رئیس روابط عمومی ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی مراکز استانها بودند نیز تشکیل شدکه البته به دلایل متعددی نتوانست کاری از پیش ببرد وآنطور که انتظار می رفت به نتایج مورد نظر ومطلوبی نرسید هر چند ساختار این شورا دردوران ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد و حکومت اصولگرایان نیز تغیر کرده و ظاهرا از مرتبه وجایگاه بالاتری برخوردار شده است زیرا در دومین آیین نامه ای پیشنهادی در تاریخ روابط عمومی ایران، که توسط محمد پاریاب معاون سخنگو ودبیر شورای اطلاع رسانی دولت احمدی نژاد( آیین نامه شماره 2650 تاریخ30/03/ 1385 مصوب دبیرخانه شورای اطلاع رسانی دولت) تهیه شده و همچنین نامه ای که به امضای دکترغلامحسین الهام سخنگوی دولت احمدی نژاد (شماره2650 مورخ 16/03/1385 ) خطاب به دکتر پرویزداوددی در خصوص فوریت تصویب این آیین نامه در جلسه هییت وزیران نوشته شده؛ مبین توجه جدی این دولت به اهمیت روابط عمومی است وامیدواریم در ادامه واستمرار این حرکت روبه رشد خدشه ای وارد نشود . بنا براین اگر دولت احمدی نژاد بتواند دومین آیین نامه در خصوص روابط عمومی ها را در تاریخ روابط عمومی ایران مصوب وابلاغ کند گامی بسیار شایسته واساسی در جهت اعتلای روابط عمومی ها برداشته ودر خور تقدیر است. (اولین آیین نامه در خصوص روابط عمومی در ایران در سال1353 یعنی 33 سال قبل به تصویب هییت وزیران وقت کشور رسیده بود).
همچنین شورای هماهنگی روابط عمومی های استان ها دارای 5 عضو رسمی و یک عضو علی البدل و یک نفر بازرس اصلی و یک نفر بازرس علی البدل است که از میان اعضای مجمع عمومی یعنی تمامی مدیران روابط عمومی ادارات و نهادهای دولتی در استانها (به جز دو نفر انتصابی فوق) برای مدت یک سال انتخاب میشوند و به ساماندهی و هماهنگی امور روابط عمومی ها در استانها می پردازند.اما با وجود این شورا وعلی رغم تاکیدات مقام معظم رهبری ودولت اصولگرا امروزه بنا به دلایل قبلی که گفته شد و دلایل مختلف دیگر که مهمترین آن دولتی بودن روابط عمومی ها و سنتی برخورد کردن مدیران اجرایی ومیانی دولتی با روابط عمومی ها و عدم آگاهی و شناخت کافی آنها از روابط عمومی و نداشتن ضمانت اجرایی فعالیت ها و فقدان منابع مالی مشخص (سفید ی ، هوشمند ،راهبرد های عملی روابط عمومی، 1383ف 4 ) وسیاست زدگی بیش از حد کلیه امور کشور؛ هنوز هم روابط عمومی ها توانایی ظهور و بروز پیدا نکرده اند. متاسفانه فعالیتهای شورای هماهنگی روابط عمومی در استانها و روابط عمومی ها در ادارات دولتی در مقایسه با شرکتهای دولتی و نیمه دولتی و خصوصی در حد بسیار زیادی تنزل پیدا کرده است و عملاً از بخش دولتی در حال حاضر چندان امید و افق روشنی برای روابط عمومی ها دیده نمی شود. در این بین همه امیدها و نگاه ها به تشکلهای غیر دولتی در زمینه توسعه روابط عمومی ها و ارتقای سطح عملکرد روابط عمومی و هویت بخشیدن به آن دوخته شده است.مگر آنکه عزمی آهنین در کار باشد.
با این وجود اگر چه سابقه فعالیت روابط عمومی ها در ایران چندان درخشان نیست و بعلت شیوع استفاده از فرهنگ تملق و چاپلوسی و بله قربان گویی برخی از مدیران و متولیان ناآگاه و بی بهره از دانش روابط عمومی, چندان توفیقی در این زمینه حاصل نشده است، ولی این نکته را باید متذکر شد که امروزه در روابط عمومی برای جامعه ایران در آستانه ورود به قرن ارتباطات و تحقق دهکده جهانی مارشال مک لوهان توجه به اعتلای روابط عمومی ها نه تنها یک نیاز حیاتی زندگی اجتماعی بلکه از ضروریات حکومت نیز به شمار میرود. زیرا بر خلاف قرون گذشته که در آنها کشاورزی, صنعت و راه آهن محور توسعه بود, امروزه تسلط بر افکار عمومی بعنوان یکی از وظایف و ابعاد مختلف روابط عمومی با استفاده از امواج ماهواره و توسعه بانکهای جهانی اطلاعاتی همچون اینترنت؛ محور توسعه قرار گرفته است و کانون سلطه از حوزه اقتصاد به حوزه فرهنگ و اطلاعات تغییر یافته است.(ارتباطات فراملی در کشور های جهان سوم).
در اینچنین فضایی اگر دولتمردان طبق روال گذشته از روابط عمومی ها فقط بعنوان ابزاری تبلیغی در جهت حفظ منافع و مطامع شخصی وحزبی و گروهی خودشان و بعضاً سرپوش گذاشتن بر فعالیتهای خود استفاده کنند و نتوانند به اقناع لایه های مختلف جامعه از طریق روابط عمومی ها بپردازند عین کج سلیقگی است و مطمئن باشند در آینده نزدیک از همین روزنه مورد تهاجم قرار خواهند گرفت وحتی دولت ونظام را در جذب توده ها ومشارکت حد اکثری مردم و استمرار حکومت با مشکل مواجه خواهند کرد.
تلاش اصلی ما این است که در این مقاله عنوان کنیم روابط عمومی واقعاً یک فرصت است. پس بیاییم از آن درست استفاده کنیم و آن را جدی بگیریم.
به زبان بهتر چرا از این چنین ابزار مهمی که میتواند ما را به اوج آسمانها برساند, در حد یک اداره امور اموات, تبریک, پلاکارد چسبانی و... استفاده میکنیم؟
آیا در عصر اطلاعات روابط عمومی های ما چقدر توانسته اند سطح خود رابه سطوح روابط عمومی الکترونیک و دیجیتال نزدیک کنند؟
شاید لازم باشد در اینجا از اندیشمندان و دولتمردان کشور بخواهیم که در این سخن عمیق لویی شانزدهم ، آنجا که معتقد بود و میگفت «اگر چه میشود حکومت را به زور شمشیر و سر نیزه به دست آورد ولی برای حفظ آن باید به سراغ افکار عمومی ـ یعنی همان موضوع فعالیت روابط عمومی ـ رفت» دقت و تأمل بیشتری از خود نشان دهند(سووی،آلفرد،افکار عمومی و اثر آن در زندگی اجتماعی،جمال شیمیرانی،تهران،1354).
اما یکصد دریغ که فرصت ها و عمرها به سرعت در حال سپری شدن هستند و ما همچنان در آغاز راهی بسیار پر پیچ وخم و سخن آخر آنکه «بنشین بر لب جوی وگذر عمر ببین -- کین اشارت زجهان گذرا مارا بس»
به هر حال در عصر کنونی واقعاً جای بسی تعجب و شگفتی دارد که مدیران میانی کشور ما هنوز هم پی به اهمیت روابط عمومی نبرده اند و اصراری هم برای شناخت بیشتر روابط عمومی ندارند. شاید بتوان گفت یکی از علت های این نوع برخوردها کوتاهی متولیان و متخصصان روابط عمومی در اثبات حقانیت خود باشد که تا حدی هم درست می باشد.
روابط عمومی در دنیای امروز مغز متفکر هر سازمان و نهادی است که میخواهد در یک جامعه به رشد و تعالی برسد و به نیازهای مخاطبان خود پاسخ بدهد و نفوذ سازمان در افکار عمومی را امکان پذیر سازد. ابزارهای ارتباطی مدرنی همچون ماهواره, اینترنت, تلویزیونهای کابلی, ابر کامپیوترها و دیجیتالی شدن آنها امکان هر گونه سانسور, پرده پوشی و دخل و تصرف را در اطلاع رسانی و اطلاع یابی از بین برده است و مخاطبان جامعه اطلاعاتی را قادر ساخته است تا با کمترین هزینه و در کمترین زمان ممکن به حجم بسیار بالایی از اطلاعات دسترسی پیدا کنند وامکان تبادل دو سویه اطلاعات را دارند بطوری که می شود گفت هیج جای امنی دیگر برای اطلاعات وجود ندارد.
در چنین شرایطی اگر روابط عمومی ها واقعاً نتوانند به اقناع مخاطبان خود همت کنند و امنیت و آرامش خاطر آنها را فراهم کنند, چه وضعی پیش خواهد آمد؟
آیا تا به حال فکر کردهایم علت بروز برخی نارضایتی ها از عملکرد نهادهای دولتی در دستگاههای اداری که بعضا صدای بزرگان مملکت را به انتقاد از عملکرد مدیران دولتی ـ بلند کرد, چیست؟
آیا هنوز وقت آن نرسیده است که مدیران اجرایی مملکت کمی به خود آمده و کمیته ویژهای برای بهبود وضعیت روابط عمومی ها در سازمان ها و نهادهای دولتی ؛ بویژه در زمانی که دولتی مردمی روی کار آمده و طرحی برای تکریم ارباب رجوع ها در ادارات دولتی در حال اجراست؛تشکیل دهند تا به نارضایتی در ادارات پایان دهد؟
به نظر ما روابط عمومی اصولا این توانایی را دارد که بتواند پاسخ روشنی به اینگونه سوالات بدهد و بعنوان موثرترین عامل در کنترل و کاهش نارضایتی و فسادهای احتمالی موجود در دستگاههای اداری به شمار آید. البته مشروط بر این که مدیران از عمل کردن به« نظریه تزریقی» پیام و منفعل فرض کردن مردم دست بردارند(سفید ی ، هوشمند ،راهبرد های عملی روابط عمومی، 1383ف 4 ) و به بازسازی روابط عمومی خود بپردازند و با بهره گیری از مشاوران و مدیران ارزنده, با تجربه و تحصیلکرده در بخش ارتباطات و روابط عمومی, نهایت استفاده را ببرند. پس بیائیم منصفانه به روابط عمومی به عنوان نهادی مردم دار در درون یک سازمان که همه تلاش آن تحقق خواسته های مردم, مشارکت مردم در اداره امور خودشان و تثبیت و استمرار بخشیدن به نظام مقدس مردم سالاری دینی است, نگاه کنیم.
روابط عمومی در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران اگر چه پیشینه آن به دوران حکومت کوروش هخامنشی میرسد و در حقیقت در آن زمان پایهگذاری شده است ولی در حال حاضر بر اساس تعالیم ارزشمند اسلامی و به ویژه بر مبنای حقوق متقابل مردم و حکومت از دیدگاه مولا حضرت علی(ع) برگرفته از کتاب نهج البلاغه عمل میکند.(سیف گراوند،محمود،اندیشه روابط عمومی در نهج البلاغه،مجله کارگزار روابط عمومی شماره 1 ،زمستان 1380) بطوری که میتوان گفت حضرت علی(ع) اولین شخصی بود که پس از پیامبر اکرم(ص) پی به اهمیت روابط عمومی و افکار عمومی برده بودند و چه زیباست این سخن مولا که به مالک اشتر نخعی میفرمایند: «ای مالک قسمتی از وقت خود را برای شنیدن مطالب و اظهارات مردم قرار بده و به درد دلهای آنان گوش کن و...»
مدیران نظام مقدسی همچون جمهوری اسلامی که خود را پیرو حضرت علی(ع) میدانند باید همانقدر که علی (ع) برای مردم جامعه خود ارزش قائل بود, برای مردم احترام قائل باشند و به رتق و فتق امور مردم بیشتر از گذشته بپردازند.
در حکومت علی(ع) یک شخص معمولی حق عزل مامور و حتی حاکم منصوب علی(ع) را داشت. این نوع نگاه به روابط عمومی متأثر از این عقیده بود که علی(ع) میخواست بر قلب های مردم حکومت کند نه بر جسم آنها ! و همین عملکرد باعث شد تا علی(ع) سرآمد همه علوم بویژه علم« ارتباط شناسی و روابط عمومی» باشد اما ما بعنوان رهروان راه علی(ع) خدا وکیلی چقدر سعی کردهایم از تعالیم ایشان در اداره امور مملکت استفاده کنیم؟
قطعاً جواب نباید صفر باشد و سخن آخر این که بقا و دوام هر حکومت بستگی به حکومت بر قلبها دارد و ابزار حکومت بر قلب مردم« روابط عمومی» است. پس بیاییم اگر نمیتوانیم سنگی از جلوی پای روابط عمومی برداریم لااقل سنگ صبور آن باشیم.
منبع- وبلاگ دهکده جهانی
- ۹۴/۰۵/۰۴